الیناالینا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره

الینا دخترمون

عزیزترین دختر

الینا کوچولوم  تو ی این هفته ها خیلی بزرگتر شدی دیگه میتونم به کارام برسم چون شما دل دردات کم شده و حاضری یه چند دقیقه ای روی زمین بمونی و با خودت بازی کنی !! عاشق اویز بالای تختتی صبح ها بعد از نرمش صبح گاهی و خنده های نازت که به من و بابا می کنی و خوردن یک صبحانه مفصل   میذارمت تو تختت تا برم صبحانه خودمونو اماده کنم تو کلی با اون اویزا بازی میکنی!و با هاشون حرف میزنی! چند بار شده همون جا خوابت برده انقدر خوشحال می شم وقتی خودت تنهایی می خوابی !!(البته خیلی کم اینجوری شدی) خوردنی مامان بردمت  پیش دکتر یاسین تا یک چکاپت بکنه !!خدارو شکر اوضاع خوب بود فقط بهت گفت پرخوری کردی!!خیلی دکتر خوبی بود کلی نکات اموزنده ...
23 آذر 1391

وایستا دنیا من می خوام پیاده شم

مامانی انقدر خواستنی شدی که دلم می خواد زمان وایسته تو همین لحظه ها بمونم !!! وقتی کنارم می خوابی و شیر می خوری با انگشت های کوچولوت بازی می کنی !! یا وقتی که باهات بازی می کنم وبلند بلند می خندی و ذوق می کنی !! خنده هات خیلی خواستنی شده وقتی می خندی همه خستگی ها و ناراحتی ها از دلم میره بیرون نازنینم!! الان رو پام خوابیدی من دارم برات می نویسم کوچولوی مامان!! همه لحظه های  زندگی رو شیرین کردی خیلی خوشحالم که تو این روزای سخت خدا تورو به من داده!! من رو  خوب شناختی با چشمات دنبالم می گردی !!  عاشق پوف کردن تو دلتی وقتی من ومامانی این کار رو می کنیم کلی ذوق می کنی!! نازنین کوچولوم نمیدونم بتونم از تو یک لحظه ا...
12 آذر 1391

الینا و 2ماهگی

الینایخشگلم تو هفته پیش رفتیم واکسن دو ماهگیت رو زدیم !!! خواب بودی که بردیمت روتخت که گذاشتیمت وقتی خانم قطره ریخت تو گلوت همچین گریه کردی که خدا میدونه !!! بعد نوبت واکسن ها شد من که دل نداشتم بابایی پاهاتو نگه داشت الهی بمیرم جیغت هوا رفت !! کلی گریه کردی ولی وقتی باهات حرف زدم  بغلت کردم اروم شدی !!تا چند ساعتی اروم بودی ولی بعدش هر کاری می کردم اروم نمی شدی !!کلی مامان کوچولوت نشست با دخترش گریه کرد!! ولی تا شب بهتر شدی فقط یک کمی تبت موند!!   دست مامانی درد نکنه کلی کمکم  کرد و هوای شما رو داشت!   ...
9 آذر 1391
1